۱۳۸۹ تیر ۵, شنبه

مهاجرانی و بازگشت مجدد به سیاست ماكیاولی


چندی قبل  در خبرها شنیدیم كه "عطاءالله مهاجرانی گفته است كه جنبش سبز خواهان حفظ ولایت فقیه است"همین یك جمله كافی بود تا وبلاگ نویسان و سبزهای دوآتیشه  باز بر او یورش بیاورند و عطای همراهی عطاءالله با جنبش را به لقایش ببخشند.مهاجرانی شخصیتی متفاوت با بقیه سیاستمداران جمهوری اسلامی دارد.هنگامیكه در راس قدرت بود و وزارت ارشاد دولت اصلاحات را میچرخاند تنها كسی بود كه در مقابل ولی فقیه قد علم كرد و در پاسخ به آقای خامنه ای در مورد تهاجم فرهنگی گفت:كسانی كه از تهاجم دشمن بروش فرهنگی سخن میرانند اشخاصی متوهم هستند! همین جمله كافی بود تا خاتمی تحت فشار مضاعف برای بركناری وزیر محبوبش قرار گیرد و اینك مهاجرانی كه بخاطر همین ولی فقیه دربدر و آواره گشته از حفظ ولایت فقیه سخن به میان می آورد.بد نیست نگاهی به كارنامه مهاجرانی بیندازیم.
مهاجرانی و انقلاب 57
مهاجرانی در مبارزات انقلاب 57 علاقه ای به برخوردهای تند و تیزانقلابی نداشت.وی در این زمینه می گوید:«اهل مبارزه به این معنی كه در حوزه مباحث نظری و فرهنگی بودم. البته در تظاهرات دانشجویی شركت می كردم. منتها به گونه ای نبود كه به فرد شاخصی برای برخوردهای تند و تیز تبدیل شوم و چون در منظر سازمان دهنده تظاهرات نبودم دستگیر هم نشدم.»

مهاجرانی و انتخاب شدن در مجلس اول شورای اسلامی
مهاجرانی در سن 25سالگی، زمانی كه فقط چهار ماه از سن حداقلی برای نمایندگی مجلس بیشتر داشت، در مجلس اول نماینده شیراز شد.
وی كه در آن زمان دانشجوی مقطع لیسانس رشته تاریخ دانشگاه شیراز و اصالتاً از اهالی یكی از روستاهای اراك و نیز ساكن همان جا بود صرفا به سبب پذیرفته شدن در دانشگاه شیراز به آن شهر رفته بود.
او در شیراز، از طریق حضور در جلسات سخنرانی آیت الله سیدعبدالحسین دستغیب به تدریج خود را به ایشان نزدیك كرده به طوری كه در نهایت شگفتی، توانسته بود در اولین دوره انتخاباتی مجلس شورای اسلامی از شیراز نامزد نمایندگی مجلس شود، و حمایت شخص آیت الله دستغیب- به عنوان امام جمعه و از برجسته ترین شخصیتهای مذهبی و اجتماعی آن شهر- را نیز در این امر برای خود كسب كند كه دقیقا به سبب همین حمایت نیز توانست به عنوان نماینده شیراز به مجلس شورای اسلامی راه یابد.مهاجرانی در مجلس اول در جمعی قرار داشت كه بنی صدر را كنار زدند.او در این راستا مقاله ای نیز علیه بنی صدر با عنوان "تضاد در چنبره تناقض "نگاشت.

مهاجرانی و كرسی هیئت رئیسه مجلس
وقتی مهاجرانی روی كرسی هیئت رئیسه مجلس نشست نشان داد كه علاقه ندارد جای خودش را از دست بدهد. به علت كمی سن یكی از اعضای هیئت رئیسه سنی مجلس اول و بعد از مدتی نیز عضو هیئت رئیسه دائمی شد.
مهاجرانی در مجلس اول و به صورت همزمان در سه كمیسیون فعالیت می كرد.
ریاست كمیسیون بازرگانی، نایب رئیس كمیسیون خارجی و مسئول كمیته اطلاعات و اخبار كمیسیون دفاع بر عهده وی بود.

مهاجرانی و نوشتن مقالات ساختار شكن!
او مدتی پس از پایان دوره نمایندگی از سوی وزارت ارشاد به پاكستان رفت و بعد به ایران برگشت تا برای مدتی طولانی در پست معاونت پارلمانی نخست وزیر وقت رابطه پارلمان و دولت را تنظیم كند. همزمان با این وقایع نوشتن جدی و روزانه را در ستون نقد حال در روزنامه اطلاعات پی گرفت.
در این ستون نیز بود كه مقاله «مذاكره مستقیم با آمریكا» را نگاشت تا بحث های فراوانی را در جامعه ایجاد كند. وی چهارسال پیش و در توضیح چرایی این پیشنهاد و در تائید آن گفت: «زمانی كه من آن مقاله را نوشتم، شرایطی طلائی برای گفتگوی ایران با آمریكا فراهم بود. در آن مقطع ما شاهد یك وحدت و همدلی در كشور بودیم، جنگ تمام شده بود و ما در موقعیت خیلی خوب و مثبتی قرار داشتیم. از سوی دیگر در آن مقطع پیشنهاد گفتگو با ایران را جورج بوش پدر، رئیس جمهور وقت آمریكا مطرح كرده بود.»
تقابل مهاجرانی و خامنه ای
این مقاله به مذاق آقای خامنه ای خوش نیامد و بلافاصله واكنشها شروع شد.آقای خامنه ای گفت:«من معتقدم، آن كسانی كه فكر می كنند ما باید با رأس استكبار- یعنی آمریكا- مذاكره كنیم، یا دچار ساده لوحی هستند، یا مرعوبند. من بارها این نكته را عرض كرده ام كه استكبار، بیش از این كه نان قدرت و توانایی خودش را بخورد، نان هیبت و تشر خودش را می خورد. اصلا استكبار، با تشر و ابهت و شكلك درآوردن و ترساندن این و آن، زنده است.»
در پی این سخنرانی مهاجرانی رهبری را "فصل الخطاب" خواند و در جلسه استیضاح گفت:«من از این جهت بسیار شرمنده و افسرده شدم كه به هر حال چرا می بایستی این مسئله به جایی برسد كه ایشان (خامنه ای) تعابیری را در یادداشت خودشان به كار ببرند كه منتهای بزرگواری و كرامت و رفعت شأن ایشان هست و بنده خودم را شایسته نمی دیدم و وقتی كه بلافاصله ملاقاتی ترتیب دادند و من خدمت ایشان رسیدم... بنده آن مطلب را (رابطه با آمریكا) به عنوان یك نظر مطرح كردم اما سخنان و 
مواضع رهبر معظم انقلاب یا مقام ولایت امر را فصل الخطاب همه سخنان و مواضع می دانم»
البته فصل الخطاب خواندن رهبری بعدها توسط خود مهاجرانی نقض شد. وی در قضایای بعد از انتخابات ریاست جمهوری با انتشار مقاله ای حكمت فصل الخطاب بودن رهبری را مبتنی بر نصر با زور و اقتدار دانست.همچنین با مشخص شدن نظر منفی رهبری  نسبت به ادامه مدیریت وی بر وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی همچنان بر ادامه كار اصرار ورزید.
مهاجرانی و طرح مادام العمر كردن ریاست جمهوری
مهاجرانی، عبدالله نوری و محجوب از چپ كارگری موضوع همه پرسی برای تمدید دوران ریاست جمهوری آقای هاشمی را مطرح كردند. استدلال آن ها این بود كه به خاطر برخی مواد قانون اساسی نباید كشور را از تجربه مدیریت و شخصیت ارزنده فردی با سابقه مشخص و روشن همچون هاشمی محروم كرد.
مهاجرانی دلیل پیشنهاد تغییر قانون اساسی را این گونه شرح می دهد كه:
«بحث تغییر قانون اساسی در مقطعی بود كه همه ما احساس می كردیم كه كشور به طرف یك استبداد و یك دوره تاریك خواهد رفت. تقریباً هیچ عنصر امیدی در ایران پس از آقای رفسنجانی مطرح نبود.»
این گونه بود كه بعد از منتفی شدن تغییر قانون اساسی برای ادامه ریاست هاشمی رفسنجانی بر قوه اجرایی كشور مهاجرانی طی یك سخنرانی در دانشگاه اراك گفتند: هر كسی رئیس جمهور شود شخص سوم كشور خواهد بود البته وی پس از پیروزی خاتمی در انتخابات و زمانی كه به عنوان یكی از وزیران كابینه مطرح شدند طی یك سخنرانی دیگر با چرخشی 180 درجه ای گفتند: رئیس جمهور شخص دوم كشور است!
وی كه زمانی از تمدید دوران ریاست جمهوری هاشمی رفسنجانی سخن می گفت در طول دوران مدیریت خود بر وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی هیچ تلاشی در جهت اعاده حیثیت هاشمی رفسنجانی كه توسط نویسندگان منتسب به دوم خرداد لكه دار شده بود نكرد.
خوی ماكیاولیستی مهاجرانی در این ماجرا نمود بیشتری می یابد. انتقادی كه آقای هاشمی نیز به آن صحه گذاشته و می گوید: «زمانی كه كابینه سازندگی در اوج درخشش بود، دوستان از اعتبار من بهره می گرفتند اما بعد از دوم خرداد كه آن پرخاشگری ها علیه من شروع شد، هیچكدام از آقایان حاضر به دفاع از من نشدند.»

مهاجرانی و وزارت ارشاد
هنگامی كه سید محمد خاتمی مهاجرانی را به عنوان كاندید وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی به مجلس شورای اسلامی معرفی كرد، واكنش های زیادی در مجلس و نیز در مطبوعات كشور نسبت به این موضوع نشان داده شد.
خاتمی در جلسه رأی اعتماد به مهاجرانی و در تعریف شخصیت وی گفت:«آقای مهاجرانی از سرمایه های گرانسنگ فرهنگی، دینی، علمی و اجتماعی ما است. ایشان اهل تعبد است، اهل تحجد است، اهل دینداری و البته اهل فكر هم هست و ما به متدینان متفكر نیازمندیم»

مهاجرانی و استیضاح در مجلس محافظه كار پنجم
یك سال بیش از آغاز مدیریت مهاجرانی بر سكان وزارت فرهنگ و ارشاد سلامی نگذشته بود كه مجلس محافظه كار پنجم وی را استیضاح كرد. 
از نكات جالب این استیضاح میتوان به سخنرانی سلیس و روان مهاجرانی اشاره كرد كه بدون نوشته سخنرانی كرد.از مجموع 263 نماینده حاضر 142 تن از نمایندگان به ابقای مهاجرانی رای دادند كه كیهان در این مورد "از جان سالم بدر بردن مهاجرانی" علنا اظهار ناراحتی كرد!
مشروح استیضاح را از اینجا میتوانید بخوانید.البته این جلسه استیضاح یك حاشیه جالبی هم داشت كه تقابل وزیر ارشاد خاتمی(مهاجرانی)و وزیر ارشاد احمدی نژاد(حسینی)را نشان میدهد. چند سایت خبری از جمله سایت تابناك نیز به اشتباهات حسینی در جلسه استیضاح مهاجرانی اشاره كرده اند: اینكه حسینی در سخنرانی اش در روز استیضاح مهاجرانی نام سیمین بهبهانی و سیمین دانشور را به اشتباه بیان كرده و مهاجرانی هنگام دفاع از خود با اشاره به سخن حسینی(نماینده رفسنجان) می گوید: «برخی از افراد بدون آنكه نویسنده یی را بشناسند نظر می دهند و به اندازه یی بی اطلاع هستند كه سیمین بهبهانی شاعر را با سیمین دانشور نویسنده اشتباه می گیرند.» مهاجرانی هنگام دفاع به اشتباه دوم محمد حسینی هم اشاره می كند: «ایشان دو نمایشنامه را اشتباه گرفتند. دو نمایشنامه داشتیم كه نام یكی از آنها «كاتاگالی» بود. این نمایشنامه هندی و با مضمونی مذهبی بود كه اجرا شد و هیچ اشكالی نداشت. نمایشنامه دیگری داشتیم كه «جنبش انفیه در كلكته» نام داشت. آنچه از نظر آقای حسینی رقص محسوب می شد، نمایشنامه «كاتاگالی» بود و نه نمایش «كلكته»!
مهاجرانی و روزنامه جامعه (خاطرات شمس‌الواعظین از راه‌اندازی جامعه)
آقای مهاجرانی در مقام وزیر ارشاد بسیار از انتشار روزنامه جامعه پشتیبانی می‌كرد و شبی كه به روزنامه جامعه آمد بسیار از روزنامه ستایش كرد و حتی در جلسه‌ای كه در ساختمان مشاوران رئیس‌جمهور در خیابان جردن و با حضور خانم كدیور و من و جلایی‌پور و سازگارا و ... برگزار شد، مهاجرانی به‌عنوان وزیر ارشاد و سخنگوی دولت از روزنامه ستایش كرد و گفت كه هر كاری درباره روزنامه جامعه دارید مستقیما با شخص من مطرح كنید.
احساس ما این بود كه در روحیه آقای مهاجرانی آمادگی برای تكفل ریاست‌جمهوری بعد از خاتمی وجود دارد و ایشان تلاش دارد تا به صورت غیرمستقیم از حركت روزنامه جامعه به مثابه جریان ایده‌آل خودش حمایت كند. اما با ورود مجلس پنجم به عرصه انتقاد از مطبوعات و استیضاح مهاجرانی، روابط وزارت ارشاد و شخص مهاجرانی با روزنامه جامعه تغییر كرد. اتهام مهاجرانی پشتیبانی یارانه‌ای كاغذ از روزنامه جامعه بود اما روزنامه جامعه، 300 میلیون تومان به‌دلیل عدم عمل‌كردن وزارت ارشاد به تعهدات خود مبنی بر تخصیص بودجه‌های سوبسیدی ضرر كرد....
در این فضا بخشی زیادی از اركان حكومت مخالفت روزنامه جامعه شدند و مهاجرانی دل در گرو حركت روزنامه جامعه بسته بود اما ركاب در توسن قدرت می‌زد و ما میان این دو گرایش نمی‌دانستیم كه كدامیك سرنوشت ما را مشخص خواهد كرد. در نهایت هم پای گذاشتن ایشان در مسیر قدرت، سرنوشت ما را رقم زد و روزنامه جامعه و توس را به‌سمت تعطیلی و محاكمه كشید.
ایشان در لبنان پس از دستگیری ما در مقابل سئوالات روزنامه‌نگاران درباره چرایی دستگیری شمس‌الواعظین و دیگران گفت: «اگر من هم جای دادگاه انقلاب بودم همان كار را می‌كردم.» ما در آن شرایط با لحاظ كردن مقتضیات حوزه قدرت به آقای مهاجرانی حق می‌دادیم اما از طرف دیگر یك تناقض میان این عمل و وعده‌هایی كه او داده بود می‌دیدیم. بنابراین خود را به تقدیر سپرده بودیم.
مهاجرانی و ماجرای استعفایش
    اوایل مهر ماه 1379 آفتاب یزد از قول الشرق الاوسط به نقل از یك منبع نزدیك به دولت ایران خبر داد كه «مهاجرانی درماه مارس گذشته به دلیل حملات شدید جناح ضد اصلاحات علیه او و نیش و كنایه ای كه متوجه او بود، استعفای خود را به خاتمی تسلیم كرد. اما خاتمی به او گفته بود: با هم آمده ایم و با هم خواهیم رفت!»كوزه گر(نماینده شهریار) و «دوست نزدیك مهاجرانی» گفت:«من مهاجرانی را مرد استعفا نمی بینم.»
    چند روز بعد و دریازدهم مهر ماه روزنامه ایران به نقل از روزنامه الحیات خبر از استعفای مهاجرانی داد و نوشت مهاجرانی تا دو هفته آینده كنار خواهد رفت. این روزنامه همان روز از قول یكی از نمایندگان نیز این خبر را نقل كرده و گزارش داد كه در صورت استعفای مهاجرانی، وی به عنوان دبیركل حزب كارگزاران سازندگی انتخاب خواهد شد. ایران، پست بعدی مهاجرانی را نیز معاونت رئیس جمهوری در سازمان ایرانگردی و جهانگردی معرفی كرده بود. روزنامه انتخاب نیز به نقل خبر استعفای وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی پرداخت لیكن نوشت كه او پس از وزارت، معاون اول رئیس جمهوری خواهد شد.
    به هرحال روز چهاردهم همان سال روزنامه آفتاب یزد از قول مهاجرانی آورد:«استعفا نداده ام»
        مهاجرانی همواره استعفا را بدسلیقگی می دانست، درحالی كه كمتر از یك سال به پایان دوره ریاست جمهوری خاتمی باقی مانده بود، مجبور به ترك كابینه شده بود.
    هاشم آغاجری چرایی این استعفا گفت:«علت استعفای ایشان هم كه به صورت غیر رسمی مطرح شده این است كه مقام معظم رهبری از عملكرد مهاجرانی در راس وزارت خانه ارشاد، راضی نبوده اند، بنابر این وی هم از چند ماه پیش استعفای خود را تقدیم كرد. ولی آقای خاتمی این استعفا را نپذیرفت. زیرا بحث دیگری درباره سوء استفاده از سود سپرده های حجاج، مطرح بود و زمزمه هایی به گوش می رسید كه به محض خروج مهاجرانی از هیئت دولت،پرونده ای با همین اتهام، برای وی به جریان خواهد افتاد. به همین دلیل هم خاتمی، دست نگه داشت تا مهاجرانی بماند و به آن سرنوشت، دچار نشود.»درحالی كه مهاجرانی به دفعات گفته بود كه وزارت ارشاد را آخرین پست سیاسی خود می داند بر پست ریاست مركز گفت و گوی تمدن ها تكیه زد تا در چارچوب كارهای فرهنگی سیاست های خود را اعمال كند.
    وی گفته بود: «مطمئن باشید كه وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی آخرین حلقه سلسله كار اجرایی و سیاسی اینجانب است. نه ریاست جمهوری و نه وكالت و نه ریاست دیگری هیچگونه جذابیتی برایم ندارد.»
 وی در مصاحبه با داریوش سجادی این چنین گذشته و آینده خود را تصویر كرده است:«25 سال اول عمرم را صرف آموختن كردم. 25 سال دوم را صرف كار سیاسی كردم و آنچه كه باقی مانده را امیدوار هستم صرف رمان كنم.»
مهاجرانی و سیاست ماكیاولی
مهاجرانی در طول زمان و باتوجه به شرایط روز موضع گیری های مختلفی را از خود نشان داده است كه وی را به عنوان یكی از مقلدان ماكیاولی در عرصه سیاست مطرح كرده است.
ابراهیم نبوی درباره مهاجرانی می گوید:«مهاجرانی یك سیاستمدار واقعی است، با همه خوبی ها و بدی های یك سیاستمدار. او بازی می كند، تغییر موضع می دهد، گاهی اوقات به حدی باورنكردنی شجاع می شود، تا آنجا كه همگان گمان می كنند او بهترین گزینه برای ریاست جمهوری بعدی است و گاهی چنان محتاط و با محافظه كاری رفتار می كند كه همه او را پیرو اندیشه های ماكیاولی می پندارند، مردی كه بدون داشتن اصول اخلاقی در سیاست تنها به قدرت می اندیشد.»

مهاجرانی و جنبش سبز
با آوردن مشتی از خروارها سخن و موضع مهاجرانی كه همگی با مصلحت روز گفته و با توپ و تشری مختصر از طرف مقابل پس گرفته شده و تغییر موضعی 180 درجه را شاهد بودیم .میتوان به این نتیجه رسید كه مهاجرانی باز به سیاست  ماكیاولی روی آورده و الان منتظر این است تا ببیند باد به كدامین سو میوزد تا او هم به همان طرف روانه گردد....

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر