۱۳۸۹ تیر ۵, شنبه

علت حمله های پی در پی جواد لاریجانی به موسوی چیست؟

موضع گیریهای تند و الفاظ موهن محمدجواد اردشیر لاریجانی درباره مهندس میرحسین موسوی واصرار بر تکرار این موضع و تشبیه نخست‌وزیر دوران جنگ و مورد تایید و وثوق کامل آیت الله خمینی به مسعود رجوی یا ابوالحسن بنی‌صدر از چند منظر مایه شگفتی است و در عین حال این پرسش را شکل می‌دهد که با کدام انگیزه و نیت چنین مواضعی گرفته میشود و ناشی از چه احساس یا فقدان کدام حس است. شگفتی از این بابت که یک پرورش‌یافته در خانواده‌ای روحانی بیش از دیگران می‌داند که تهمت و افترا وارد کردن به یک مسلمان دیگر تا چه اندازه در آموزه‌های دینی مورد نهی و مذمت قرار گرفته است. چندان که آیاتی از سوره نور در قرآن کریم به رد تهمت وارده به عایشه همسر پیامبر اختصاص دارد و مسلمانان را از افترازنی برحذر می‌دارد.هر چند من در این مبحث سعی كرده ام به مطالبی اشاره كنم كه كاملا مستند هستند.در تهیه این گفتار به مواردی برخوردم كه هرچند از منابع موثقی در مورد برخی فسادهای ایشان حكایت دارد ولی چون به قطعیت نرسیدم(و ما مثل آنان اهل تهمت زنی نیستیم)به این موارد اشاره نخواهم كرد.
علی لاریجانی و آیت‌الله صادق لاریجانی برخلاف برادرشان جواد سعی كرده اند تا از ادبیات خشن و رادیكال دوری كنند ولی برادر بزرگتر بانادیده گرفتن جایگاه دوبرادر كه یكی رئیس قوه قضائیه و دیگری رئیس قوه مقننه میباشد روی به موضعی رادیكال آورده و در واقع با اتخاذ سیاستی رادیكالتر از اصولگرایان در واقع كاسه ی داغتر از آش شده استواصرار دارد که یک لاریجانی متفاوت را تصویر کند.اما چنین لحن انتقام جویانه ای ریشه در دهه 60 و اتفاقات روی داده در آن زمان و بعد از رحلت بنیانگذار حكومت اسلامی دارد.وقتی یک لاریجانی بر کرسی ریاست پارلمان می‌نشیند و لاریجانی دیگر دستگاه قضا را به کف می‌گیرد از برادران سوم و چهارم و پنجم انتظار می‌رود در هر گفتار و رفتار خود این نکته را لحاظ کنند و آن دو را به دردسر نیندازند. تصور کنید مهندس موسوی از محمدجواد اردشیر لاریجانی به خاطر این همه تهمت و افترا که کوچک‌ترین آنها اتهام قصد کودتا علیه نظام جمهوری اسلامی است به دادگاهی شکایت کند. رییس قوه قضائیه چه باید بکند؟ یا این که نماینده‌ای در مجلس بخواهد از تریبون نطق پیش از دستور همان الفاظ و اتهامات را درباره او به کار برد. رییس مجلس که برادر اوست چه واکنشی باید نشان دهد؟ اینجاست که می‌توان حدس زد اولین معترضان محمدجواد، علی و آیت‌الله صادق لاریجانی هستند. چه به صورت ناخواسته آنها را نیز وارد این ماجرا می‌کند و شاید به همین خاطر بود که رییس مجلس کوشید خرج خود را جدا کند و در مصاحبه با خبرنگاران در حاشیه نمایشگاه انجمن نجوم ایران در محل مجلس شورای اسلامی گفت: «ما امروز و در عالم سیاست بیش از آن که به رصد نجومی نیاز داشته باشیم به رصد سیاسی نیاز داریم تا در کهکشان سیاست مسایل را دقیق‌تر ببینیم و با مشی درست حرکت کنیم.»كلمه "رصد"در گفتارهای علی لاریجانی زیاد استفاده میگردد و به نجوم و فضا(اغراق)اشاره دارد.و این بدین معنی است كه وی سخنان برادرش را نجومی و اغراق‌آمیز دانسته و او را به سیاست‌ورزی توصیه کرده است و البته نكته جالب اینجاست كه  محمدجواد بیشتر از علی داعیه سیاست و دیپلماسی دارد و در سال‌هایی که علی به تدریس فلسفه در دانشگاه امام حسین بسنده می‌کرد و چندان اشتهار سیاسی نداشت او معاون وزارت امور خارجه بود و برخلاف رشته تحصیلی خود – فیزیک نظری – دست درکار و دل مشغول سیاست.اما با این مقدمه طولانی(كه امیدوارم حوصله تان سر نرفته باشد)به اصل میپردازم
نگاهی كلی به لاریجانیها
محمدجواد لاریجانی متولد سال 1330 است در حالی که علی وصادق از او کوچک‌تر هستند. پدر محمدجواد لاریجانی اگرچه نزد عموم به عنوان مرجع تقلید شهرت نداشت اما صاحب توضیح‌المسایل بود. مرحوم میرزا هاشم آملی در هفتم اسفند سال 1371 در 91 سالگی درگذشت. از سوی دیگر در دهه 60 علی لاریجانی به جز یک دوره فروغ کوتاه مدت در ریاست سازمان صدا و سیما و در عنفوان جوانی که آن هم به دامادی استاد مطهری نسبت داده شد چندان حضور پر سر و صدا نداشت. در حالی که محمدجواد معاون وزارت امور خارجه بود و یکی از سه عضو هیات اعزامی امام خمینی به اتحاد شوروی سابق برای تسلیم پیام رهبر فقید انقلاب به میخائیل گورباچوف. او کاندیدای وزارت خارجه در دولت ناطق نوری هم بود و در سه دوره نماینده مجلس بوده و ریاست مرکز پژوهش‌های مجلس را نیز که خود بنیاد گذاشت برعهده داشته است. از این رو می‌توان گفت که برای خود فضل تقدم قایل است و دوست دارد رسانه‌ها که مدام از علی لاریجانی یا صادق لاریجانی خبر می‌دهند و نقل قول می‌کنند از او نیز بنویسند که لاریجانی است با قدمت بیشتر. دوست دارد وقتی می‌گویند لاریجانی و می‌پرسند کدام برادر، گزینه‌ها فقط علی و آیت‌الله شیخ صادق نباشند و از محمدجواد نیز یادی کنند.
لاریجانی و گفتگو با شیطان در قعر جهنم!
با این که لاریجانی به طیف محافظه‌کار و اصول‌گرا تعلق دارد اما از منظر «دیپلماسی» نگاهی لیبرالی دارد. این جمله وی مشهور است که «با شیطان در قعر جهنم نیز می‌توان مذاکره کرد». او از هواداران جدی مذاکره ایران و آمریکا بود اما چون این خواسته را چندان علنی نمی‌کرد و تحقق آن را منوط به تایید غایی رهبری می‌خواند مانند عطاءالله مهاجرانی که مقاله «مذاکره مستقیم» را در روزنامه اطلاعات نوشت مورد غضب قرار نگرفت.
لاریجانی و خوش خدمتی به احمدی نژاد
او بسیار دوست میداشت هم اكنون بجای جلیلی میبوداکنون كه زمان مذاکره فرا رسیده است.اما محمدجواد لاریجانی به بازی گرفته نمی‌شود. او دوست‌تر می‌داشت عناوینی چون ریاست مرکز تحقیقات فیزیک نظری، ریاست انجمن نجوم ایران و ریاست پژوهشگاه دانش‌های بنیادی را یک جا می‌داد و ریاست هیات مذاکره‌کننده ایرانی را می‌گرفت و طرف گفت‌وگوی آقای برنز او بود نه سعید جلیلی! آقای جواد لاریجانی به بهانه حمله به مهندس موسوی در واقع صدای خود را بلند کرده تا محمود احمدی‌نژاد بشنود. موضعی متفاوت و تندتر از برادران خصوصاً رییس مجلس اتخاذ می‌کند که محمود احمدی‌نژاد بپسندد. دست کم این که طرف مشاوره قرار گیرد. کدام مشاور رییس دولت این همه تهمت و افترا به کاندیدای رقیب رییس جمهور اصول‌گرا وارد کرده است؟
لاریجانی توسط ایتالیایی ها تخلیه اطلاعاتی میشود!
دكتر محمدجواد لاریجانی كه در دوران وزارت دكتر علی‌اكبر ولایتی، معاونت وزارت خارجه را بر عهده داشت، به طور ناگهانی از سمت خود بركنار شد.اگرچه هیچ‌گاه علت این بركناری رسماً اعلام نشد، اما شایعاتی درباره آن وجود داشت تا این‌كه در انتخابات دوره قبل ریاست‌جمهوری كه دكتر ولایتی تمایل خود برای كاندیداتوری در صورت عدم حضور هاشمی رفسنجانی در انتخابات اعلام كرد، جواد لاریجانی با حضور در شبكه اول سیما، شدیدترین حملات را متوجه وی نمود.این واقعه در انتخابات اخیر نیز با حضور میرحسین موسوی تكرار شد و مجدداً جواد لاریجانی با سخنرانی و گفتگوهای مكرر مطبوعاتی و تلویزیونی به حمله به شخصیت و عملكرد موسوی در قبل و بعد از انتخابات پرداخت.یكی دیگر از دلایل مخالفت جواد لاریجانی با موسوی را پی‌نوشت جنجالی نخست‌وزیر وقت درباره جواد لاریجانی دانست.بنابر اظهار این منبع، ‌در اوج جریان جنگ تحمیلی، جریانی از سوی دولت‌های خارجی برای تخلیه اطلاعاتی و آگاهی از مسایل داخلی نظام وهمچنین ایجاد اختلاف بین مسئولان مختلف كشور شكل گرفته بود كه در پی آن، بخشنامه‌ای با هماهنگی دكتر ولایتی از سوی نخست‌وزیری ابلاغ شد كه هیچ مقام جمهوری اسلامی حق ملاقات دو نفره با مقامات خارجی را ندارد و در كلیه ملاقات‌های طرف ایرانی، باید دو نفر از مسئولان ایرانی حاضر باشند تا امكان تخلیه اطلاعاتی یا ایجاد اختلاف بین مسئولان ایرانی توسط بیگانگان كاهش یابد.پس از ابلاغ این بخشنامه كلیه مسئولان دولتی و سایر نهادها و قوای سه‌گانه بر اساس این دستورالعمل رفتار می‌كردند تا این‌كه در گزارشی از سوی دولت ایتالیا به ملاقات خصوصی محمد جواد لاریجانی، معاون وقت وزارت خارجه با نخست‌وزیر ایتالیا اشاره می‌شود. با توجه به آن‌كه نه قبل و نه بعد از این ملاقات در این سطح بالا، جواد لاریجانی، اطلاعی از اصل و جزئیات مذاكرات به وزارت خارجه نداده بود، مهندس موسوی ذیل خبر، در پی‌نوشتی خواستار مصاحبه وزارت اطلاعات با جواد لاریجانی برای آگاهی از علت و جزئیات مذاكره شده بود.عدم درج عنوان محرمانه ذیل این پی نوشت كه احتمالاً برای اطلاع سایر مسئولان و مقامات جهت پرهیز از این‌گونه اقدامات انجام شده بود، موجب گردید تا موضوع بین مسئولان مربوطه منتشر نشود.اگرچه مسأله مذكور منجر به بركناری جواد لاریجانی نگردید و علت اصلی این برکناری را مخالفت لاریجانی با حکم امام خمینی در باره ارتداد سلمان رشدی برشمرد. مخالفتی که به طرد او از مقام معاونت وزارت امورخارجه و هر شغل سیاسی دیگر تا رحلت امام منجر شد. پس از آن هم با رانت شورای نگهبان و محافظه کاران با احتیاط تا مقام نمایندگی مجلس اسلامی ارتقاء یافت. اما این پی‌نوشت جنجالی مهندس موسوی موجب شد تا وی به صورت جدی از نخست‌وزیر دلگیر شود و اكنون كه ظاهراً موقعیت مناسبی است، وی به ابراز لطف بی‌شائبه ایشان مشغول است.

لاریجانی؛از جاسوسی تا تماشای  چرت ملوکانه ولایتی!
محمدجواد در دولت مهندس موسوی از وزارت خارجه کنار گذاشته شد. او در برنامه «نگاه یک» سیمای جمهوری اسلامی ایران درباره علل اختلاف خود با دکتر ولایتی (وزیر خارجه در دولت موسوی) گفت: «من در اتاق آقای شیخ‌الاسلام بودم که آقای ولایتی تماس گرفت و گفت تا من وزیر خارجه هستم اجازه نمی‌دهم قطعنامه قبول شود. اما درست 12 ساعت بعد حاج احمدآقا زنگ زد و گفت امام فرمودند بروید نیویورک و متقاعدشان کنید که ما قطعنامه 598 را رد نکرده‌ایم.» دکتر ولایتی اما یک روز بعد این ادعا را رد کرد و گفت: «برکناری محمدجواد لاریجانی از معاونت وزارت خارجه به تشخیص و درخواست وزارت اطلاعات (حجت‌الاسلام ری‌شهری) صورت پذیرفت». دکتر لاریجانی اما پاسخ مکتوب دکتر ولایتی را که در تارنمای «بازتاب» انعکاس یافت نپذیرفت و گفت: «اگر من مشکل امنیتی داشتم چگونه پنج سال تمام روبه‌روی او می‌نشستم که به چرت ملوکانه مشغول بود» این گفتار بیسابقه و تند آقای لاریجانی درباره چهره‌ای در اندازه و آوازه علی اکبر ولایتی که پس از 16 سال وزارت خارجه، مشاوره امور بین‌الملل رهبری را برعهده دارد نشان داد که وی دل‌خوشی از آن دوران ندارد.
لاریجانی؛لیبرال یا تندرو افراطی؟!
جواد لاریجانی همواره به این قضیه بالیده است که گرهی را که جناح چپ در مجلس سوم به روابط ایران و انگلستان زد، او باز کرد. پس از قطع روابط ایران و انگلستان براساس مصوبه مجلس سوم و در پی فتوای قتل سلمان رشدی، لاریجانی توانست انگلیسی‌ها را مجاب کند که امام خمینی در جایگاه یک مرجع تقلید این فتوا را داده و به منزله حکم حکومت ایران نیست و آنان باید این دو جایگاه را تفکیک کنند. زیرا مقامات ایران می‌دانند که در امور اتباع دیگر کشورها نباید مداخله کنند اما رهبر فقید انقلاب از منظری دیگر این فتوا را صادر کرده است ضمن این که جمهوری اسلامی قصد اعزام کماندو برای قتل نویسنده هندی‌تبار را ندارد و باز توضیح داد که بنیاد 15 خرداد نیز که برای سر رشدی جایزه گذاشته یک دستگاه دولتی نیست. این توضیح در دولت اصلاحات نیز به کار گرفته می‌شد و این گونه بود که محمدجواد لاریجانی"لیبرال" خوانده شد. شاید یکی از دلایلی که این روزها اصرار دارد با حمله صریح به موسوی تصویر یک اصول‌گرای افراطی و رادیکال را از خود ترسیم کند همین باشد که می‌خواهد این سابقه را بزداید. کما این که یک بار حکم سنگسار را نیز"خیلی سخت" توصیف کرده بود. با همین زمینه‌ها بود که مذاکرات او با نیک‌براون در لندن و در آستانه انتخابات ریاست جمهوری در سال 1376 بسیار پر سر و صدا شد. در این مذاکرات آقای لاریجانی اصرار داشت که ویژگی‌های دو کاندیدا را به طرف انگلیسی یادآوری کند. از جمله این که این دوستان و همفکران سیدمحمد خاتمی بودند که در سال 1358 آمریکایی‌ها را به گروگان گرفتند و نه دوستان و همفکران ناطق‌نوری.انتشار این مذاکرات توسط یکی از دیپلمات‌های ایرانی در لندن به اختلافات دکتر ولایتی و لاریجانی در 8 سال قبل از آن نسبت داده شد اما وزیر وقت خارجه اتفاقاً موضع مخالف نگرفت تا موقعیت ناطق‌نوری که کاندیدای مورد حمایت هر دو آنها بود تضعیف نشود.
لاریجانی و یك گاف سیاسی
بی‌گمان بزرگ‌ترین گاف سیاسی محمدجواد لاریجانی پیش‌بینی نادرست او درباره جنگ اول خلیج فارس است. او در یادداشتی در صفحه آخر روزنامه اطلاعات در سال 1369 و پس از اشغال کویت توسط عراق در چند مورد و به صورت قاطع احتمال حمله آمریکا (در دوران ریاست جمهوری بوش پدر) را منتفی دانست. از لطایف روزگار این که این یادداشت در عصر 26 دی 1369 منتشر شد و صبح 27 دی 1369 آمریکا و 19 کشور متحد به عراق حمله کردند و عملیات بازپس‌گیری کویت شروع شد. مطالعه آن یادداشت و پیش‌بینی سراسر نادرست و مقایسه با اتفاقات بعدی واقعاً در هر زمانی فرح‌انگیز است و موضوعی است که نویسنده علاقه‌ای ندارد درباره آن گفت‌وگو کند.
لاریجانی همچنان درپی كسب عنوان"كسینجر ایران"
استعفا(كنارگذاشتن)وی از وزارت خارجه یا برکناری با قضایای آیت‌الله منتظری همزمان شد و این تصور را ایجاد کرد که وی در اعتراض به آن اتفاقات کنار کشیده است حال آن که بعداً روشن شد به گفته دکتر ولایتی به توصیه وزارت اطلاعات بوده است.از منظر دیپلماتیک، می‌توان حدس زد که آقای محمدجواد لاریجانی دوست داشته کیسینجر ایران باشد. مردی که پس از پایان وزارت خارجه و فارغ از این که رییس جمهور دموکرات بر سر کار است یا جمهوری‌خواه،‌نماد دیپلماسی آمریکا شناخته می‌شود و به تئوری‌های او بها داده می‌شود. با این حال هیچ گاه به وی به چشم کیسینجر نگاه نشده است. بخشی از این ماجرا ناشی از همان پیش‌بینی است که یک سره نادرست از کار درآمد و آمریکا حمله گسترده‌ای را در جنگ اول خلیج فارس سامان داد. بخش دیگر به سبب نوع واژگانی است که این چهره سیاسی به کار می‌برد. مثلاً در نکوهش مذاکره با سه کشور اروپایی البته نه در زمانی که انجام می‌شد که سال‌ها بعد این عبارت از او شنیده شد: 
"اشتباه کردیم با این سه کشور اروپایی – انگلستان، فرانسه و آلمان – مذاکره کردیم زیرا این سه وحشی‌ترین عناصر تمدن انسانی هستند."

لاریجانی و ستاد حقوق بشر
هرچند صرف برادری مسوولیتی را متوجه رییس قوه قضاییه نمی‌سازد اما آقای جواد لاریجانی در این قوه دو سمت دارد. یکی مشاور امور بین‌الملل است و دیگری دبیری ستاد حقوق بشر. به اعتبار این دو سمت برخی از اظهارنظرها توجه رسانه‌های خارجی را جلب می‌کند.سمتی که کوچک‌ترین تلاشی برای احقاق حقوق آسیب دیدگان بعد از انتخابات که نکرد هیچ خشونت های خیابان‌های پاریس را بیشتر و بدتر از خشونت‌های خیابان‌های ایران در طول تابستان ارزیابی کرد و ایران را "تنها دموکراسی منطقه" خواند. او در سخنانی که اخیرا در اجلاس شورای حقوق بشر در ژنو بر زبان راند خود را یک دگراندیشزمان شاه نامید که مدتی را در زندان به سر برده است و طعم اسارت را چشیده است.پس از مرگ «ندا آقاسلطان» در غروب 30 خرداد 88 گفت:"نیروهای ما یک دختر خانم را نمی‌کشند"
جواد؛دگراندیشی كه دستی در معاملات اقتصادی پرسود دارد!
منابع آگاه و موثق گواهی داده‌اند که جناب لاریجانی بخش اعظمی از وقت خود در دوران قبل و نیز بعد از انقلاب را در خطه شمال کشور مشغول خرید و فروش ملک و املاک و زمین بوده‌اند.برادران لاریجانی بخش قابل توجهی از زمین‌های شمال کشور را به نام خود در این چند سال سند زده‌اند. البته نفس سند زدن ملک و املاک مشکلی ندارد. اما کسانی که از نزدیک با فعالیت‌های اقتصادی جناب لاریجانی در شمال کشور آشنایی دارند گواهی می‌دهند که معاملات ایشان چندان هم خالی از غل و غش نبوده است! با این میزان فعالیت اقتصادی بعید به نظر می‌رسد ایشان وقت زیادی برای دگراندیش شدن و گذراندن دوره‌های طاقت‌فرسای اسارت از آن دست که بهزاد نبوی متحمل شد داشته بوده باشند!‌
جواد لاریجانی و قضیه مبارزه با مفاسد اقتصادی
طی یک ماه اخیر که پیگیری و بحث پیرامون این پرونده ملی به محاق رفته، خبرنگار جرس از قول منابع آگاه و موثق، پشت پرده های توقف رسیدگی به پرونده اختلاس معاون اول احمدی نژاد را چنین گزارش می دهد:"...زمانی که صادق لاریجانی رئیس قوه قضائیه، خبر برخورد قضائی با مفاسد اقتصادی دولت محمود احمدی نژاد را صادر کرد و توسط چند تن از نمایندگان مجلس، شاه مهره این پرونده فساد اقتصادی (محمدرضا رحیمی) معرفی شد، احمدی نژاد در جلسه هیأت دولت در پاسخ به صادق لاریجانی با ادبیات خاص خود می گوید: تو می خواهی معاون اول مرا دستگیر کنی!؟ توصیه می کنم اول به پرونده برادرت (محمد جواد) رسیدگی کنی، بعد سراغ دولت بیائی." 
این گزارش می افزاید: احمدی نژاد سپس برای وزیران کابینه توضیح داد که محمدجواد لاریجانی (برادر ارشد لاریجانی ها) که در حال حاضر معاون حقوق بشر قوه قضائیه می باشد، در ورامین و گرمسار، هزار هکتار زمین را در تملک گرفته پروژه های گسترده اقتصادی از قبیل پرورش گاو، شترمرغ، گوسفند و مرغ به راه انداخته است."
گزارش خبرنگار جرس سپس به تبعاتِ این تهدید و گروکشیِ احمدی نژاد اشاره کرده و خاطرنشان می کند "بعد از پاتک احمدی نژاد به لاریجانی، دو اتفاق مهم افتاد: اول، جواد لاریجانی برای حفاظت از پروژه های متعدد در دست اجرایش شروع به موضع گیری بسیار تند علیه میرحسین موسوی و مهدی کروبی و نیز حمایت شدید از احمدی نژاد کرد. 
نتیجه دوم: رسیدگی به پرونده رحیمی عملا متوقف شد؛ چرا که پس از دیدار صادق لاریجانی با خامنه ای، احمدی نژاد با رهبر ملاقات کرده به وی متذکر می شود: اولا، پرونده رحیمی توسط حفاظت اطلاعات قوه قضائیه تشکیل شده و این نهاد غیرقانونی است! ثانیا اگر پرونده رحیمی به جریان بیفتد، انتخابات زیر سؤال می رود، چون تمام مبالغ مورد بحث در پرونده رحیمی خرج انتخابات شده است. بالاخره احمدی نژاد،آقای خامنه ای را متقاعد می کند که با حکم حکومتی ولو موقتا جلو رسیدگی به پرونده رحیمی را بگیرد."
علت بركناری جواد لاریجانی از وزارت خارجه از دید ولایتی
دكتر علی اكبر ولایتی كه در یك دوره 16 ساله وزیر خارجه بود، در پاسخ به سوالات روزنامه جمهوری اسلامی، به اظهارات اخیر دكتر محمد جواد لاریجانی یكی از معاونین وقت وزارت امورخارجه توضیحاتی ارائه كرد.
ولایتی در باره این سوال كه « اخیرا آقای محمدجواد لاریجانی در مصاحبه با برنامه تلویزیونی نگاه یك كه در برخی از رسانه ها نیز انعكاس یافت علت جدایی خود را از وزارت امور خارجه اختلاف نظر با شما عنوان كرده و گفته ما هم اكنون نیز اختلاف سنگینی داریم باتوجه به اینكه مذاكرات پیرامون قطعنامه 598 حدود دو سال به طول انجامید و این مذاكرات از اهمیت ویژه ای برخوردار بود اختلاف سلیقه ای كه ایشان از آن می گویند چگونه بوده است » گفت : « اختلاف سلیقه در جایی مثل وزارت امورخارجه و یا هر وزارتخانه دیگر امری طبیعی است ولی با توجه به حساسیت تصمیم گیری ها در وزارت امورخارجه آن هم در یك امر بسیار مهم ملی وتاریخی كه مربوط به قطعنامه 598 و قرارداد 1975 می شود اگر یكی از معاونین وزارت امورخارجه به عنوان یك كارشناس نظری می داشت باید در شورای معاونین مورد بحث و مداقه قرار می گرفت و سپس به اطلاع نخست وزیر و رئیس جمهور و رهبری نظام كه آن موقع حضرت امام (ره ) بودند می رسید و مورد تصویب سران سه قوه و در نهایت پس از تایید رهبری نظام به اجرا درمی آمد. طبیعی است كه به صرف ارائه یك پیشنهاد نمی شود نظری را پذیرفت و بر اساس نظرات یك فرد اقدام كرد. »دكتر ولایتی افزود : « باید توجه داشت افكار عمومی مردم پشتوانه سیاست خارجی هستند آن هم مردمی كه در طول هشت سال دفاع مقدس صدها هزار شهید و مجروح داده اند و لذا حق دارند در این موضوع خاص حساسیت بیشتری داشته باشند و ماهم وظیفه داشتیم نظرات مردم و رهبری نظام را رعایت كنیم . »وی در ادامه تصریح كرد : « اگر قرار بود به صرف هر پیشنهادمطالعه نشده ای اقدامی را در صحنه سیاست خارجی انجام می دادیم عملا آن پیروزی های مهم در صحنه سیاست خارجی نظام كه در طول 16 سال حاصل شد كه برترین آن تثبیت قرار داد 1975 بود به دست نمی آمد بنابر این بایدتاكید شود كه سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران تابعی از اراده عمومی ملت و تصمیمات اساسی نظام و رهبری است . خبرنگار ما در ادامه پرسید : « آیا به این دلیل بود كه آقای محمد جواد لاریجانی نتوانست این موضوع را تحمل كند و كناره گیری كرد « آقای دكترولایتی در پاسخ گفت : « بالاخره افراد در وزارت امورخارجه برای ارائه نظرات كارشناسی آزاد بودند ولی در نهایت آنچه كه مورد عمل قرار می گرفت تصمیماتی بود كه در بالاترین رده های نظام گرفته می شد و طبعا یك نظر كارشناسی نمی توانست ملاك عمل باشد.»دكتر ولایتی در پایان درباره علت رفتن آقای محمدجواد لاریجانی از وزارت امور خارجه گفت : « دلیل جدا شدن ایشان از وزارت امور خارجه این بود كه در زمان تصدی جناب آقای ری شهری در وزارت اطلاعات ادامه كار ایشان از سوی آن وزارت به مصلحت دانسته نشد و از ما می خواستند كه به فعالیت ایشان خاتمه دهیم . »

نامه انصاری به جواد لاریجانی
محمدعلی انصاری مدیر موسسه نشر و آثار امام خمینی نامه‌ای که به مقصد دفتر جواد لاریجانی فرستاد:«راستی، این داستان تمامیت‌خواهی کی به پایان می‌رسد که هر که با ما نیست بر ماست و این از کدام فرهنگ و از کدام رفتار و گفتار امام شکل گرفته که یک روزنامه‌چی یا نویسنده تصور کند که همه چه در جایگاه مرجعیت، چه استاد حوزه و دانشگاه یا مبارز سیاسی و انقلابی و دودمان امام از معبر تفکرات سیاسی آنان مشروعیت پیدا کنند و خارج از دایره آنان به نفاق و براندازی نظام و لیبرال مسلکی و سکولاری و ده‌ها برچسب دیگر متهم شوند؟» در این نامه صریح‌ترین نکته این است: «دوستانی که خواستار تحقیق درباره جعلی بودن هولوکاست هستند که جنجال وسیعی در دنیا به راه انداخته چرا اجازه تحقیق درباره موضوع ساده  انتخابات را نمی‌دهند؟» انصاری از لاریجانی می‌پرسد: «شما که از خوان نعمت جمهوری اسلامی ایران و امام بهره وافر برده‌اید چرا در شرایط حساس کنونی شمشیر از رو بسته‌اید؟ آیا احتمال نمی‌دهید اعتراض مردم و نخبگان و جناح‌های سیاسی کشور برای کشف حقیقت و رفع ابهام از ذهن‌ها باشد؟»
لاریجانی ها و انصار حزب الله
با این که لحن محمدجواد لاریجانی علیه اصلاح‌طلبان و شخص میرحسین موسوی از تندترین نوشته‌ها و گفته‌های اصول‌گرایان نیز تندتر است اما همچنان در اردوی اصول‌گرایان حامی دولت از او استقبال نمی‌شود. سال گذشته و پس از همایش سی سال قانون‌گذاری در ایران که در آذرماه و به ابتکار علی لاریجانی در محل مجلس برگزار شد و طیف متنوعی از چهره‌های سیاسی و حتی مهندس عزت‌الله سحابی به اعتبار یک دوره نمایندگی مجلس شورای اسلامی (1363-1359) دعوت شده بودند ارگان رسانه‌ای انصار حز‌ب‌الله نوشت:"این دو برادر، انسان را به یاد آن دسته از فرزندان علما در دوره مشروطه می‌اندازند که حاصل کارشان غرب‌زده کردن و وابسته کردن کشور بود. آنها گاهی از یک مهره حمایت می‌کنند تا در زمان خود ضربه‌کاری به اسلام بزند" این قضاوت صریح و منفی مهم‌ترین تشکل حامی دولت احمدی‌نژاد درباره برادران لاریجانی (علی و محمدجواد) بود.
سخن آخر؛
از كتاب «اسطوره دولت» نوشته «ارنست کاسیرر»:
"اغلب پژوهش‌گران بر تفاوت‌های ایدئولوژیک و سیاسی محافظه‌کاران قدیمی و محافظه‌کاران افراطی جدید انگشت گذاشته‌اند. اما آنان از دیدن این حقیقت غفلت کرده‌اند که محافظه‌کاران قدیمی نیز برای جلوگیری از پیروزی اندیشه‌های آزادی‌خواهانه و دموکراتیک از صمیم دل با محافظه‌کاران افراطی جدید همکاری و همدلی داشته‌اند."

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر