۱۳۸۹ تیر ۵, شنبه

چند كلمه حرف حساب با مهندس موسوی


آقای موسوی پایداری شما در این مدت در مقابل فشارها و تهدیدها ستودنی است.ولی چندسوال ذهن من و شاید اكثر سبزها را مشغول كرده و امیدواریم شما در بیانیه های آتی شفافتر به این قضایا بپردازید.
شما بارها از دولت درخواست مجوز راهپیمایی كرده اید.برای چه؟ 25 خرداد و حضور سه و نیم میلیون نفر حضوری بیسابقه را رقم زد.شما چه استفاده ای از این روز و 10 روز تظاهرات مدنی مردم در آن روزهای حساس كردید كه كه میخواهید الان در یك روز بكنید.اگر شما واقعا میخواستید این حكومت عقب نشینی كند میتوانستید به معترضان بگویید در خیابانها چادر برپا كنند و مردم به خانه ها برنگردند.شما عمدا از آنروزها استفاده نكردید.چون نمیخواستید حكومت اسلامی بیش از این بی آبرو شود.چون شما نمیخواستید حكومت سرنگون شود.گیرم الان دولت كودتا مجوزی برای راهپیمایی صادر كرد.خب حالا شما میخواهید چكار كنید.بازهم جلادان و كفتاران آماده كشتن و شناسایی و كهریزكی كردن هستند.من خودم روز 25 خرداد آمدم و آنروزهمه چیز آماده برچیدن این دولت كودتایی بود ولی دریغ از فرصت از دست رفته.25خرداد حكومت در آستانه سقوط قرار گرفت ولی شما بجای تكیه كردن به مردم آنروزها در بدر دنبال خامنه ای بودید كه به قولی كه به شما درباره ریاست جمهوری بود عمل كند.بجای تكیه بر مردم،امیدوار به مرحمت رهبر دیكتاتور بودید.نكته دیگرخواستها و نوع چانه زنی شما و كروبی است.آنزمان خمینی كه رهبری قدرتمند به حساب میامد از روز اول گفت كه شاه باید برود و شاه بعد از چهار بار عوض كردن نخست وزیر رفت حالا شما چسبیده اید به محاكمه چند نفر دون پایه و یا آزادی زندانیان بی گناه.لااقل اگر صد نخواستید به نود بچسبید تا به هشتاد برسیم.شما به "چهل"چسبیده اید و امیدوارید هشتاد بدهند.آقای موسوی اخیرا در سایت كلمه كه متعلق به شماست و دیدگاههای شما را بیان میكند مطلبی نگاشته شده به عنوان"توافق نانوشته اپوزیسیون ضد انقلاب و حلقه محفلی قتل های زنجیره ای"در این مقاله به مواردی اشاره شده كه جای تامل بسیار دارد وانگار قلم تهمت و افترا از نوع حسین بازجو به سایت شما هم سرایت كرده.در جایی گفته شده "در حالی که هسته مرکزی و بدنه ی عظیم جنبش سبز همواره بر مواضع اصلاحی و اصولی خود در راستای بازگشت به ارزش های انقلاب ۵۷ تاکید و ایجاد شرایطی برای تحقق قانون اساسی جمهوری اسلامی را یکی از آرمان های خود اعلام کرده است اپوزیسیون ضد انقلاب همچون خانواده  شاه  معدوم و حلقه محفلی قتل های زنجیره ای با پوشش رسانه ای و تبلیغات در رسانه های آلت دست خود همچون کیهان اصرار عجیبی بر براندازمعرفی کردن جنبش دارند" انگار اصلاح طلبان آنقدر ذلیل و بدبخت شده اند كه حتی بعد از اینكه حكومت اسلامی این حزب را مطرود و دادگاهی میكند باز این به اصطلاح اصلاح طلبان مثل كنه خود را به حكومت میچسبانند و دم از بازگشت به آرمانها و ارزش های انقلاب ۵۷ میكنند.این بیشتر به طنز تلخی می ماند كه مردم ایران بعد از هزار بدبختی و فلاكت و جنگ و كشتار دهه 60 و خفقان سه دهه و عقب ماندگیهای به بار آمده از همین آرمانها باز دوباره عقب گرد كنیم و باز به سال 57 برسیم و آزموده را دوباره بیازماییم.در جای دیگر گفته شده " اپوزیسیون ضد انقلاب که مطرود ملت می باشد هدف مطلوب خود را در براندازی کامل جمهوری اسلامی می داند"اولا شما از كجا میدانید اپوزیسیون ضد انقلاب مطرود ملت است.آیا رای گیری كرده اید یا همچون كیهان بدون دلیل و مدرك حرفی میزنید.اگر منظورتان ازاپوزیسیون ضد انقلاب مشروطه خواهان و سلطنت طلبان است مطمئن باشید این گروهها از احزاب اصولگرا و سایر احزاب حكومت اسلامی محبوبتر است.ویا در جای دیگر به دكتر علیرضا نوری زاده كسی كه اولین بار افشا كننده قتل های زنجیره ای بود لقب" حلقه محفلی قتل های زنجیره ای"داده اید.این نوع نگارش به سخره گرفتن افكار عمومی است و فقط بی شرمی مثل شریعتمداری میتواند چنین بنگارد.به خاندان پهلوی لقب "خائن"داده اید.امروزه با گذشت 31 سال از حكومت اسلامی مردم ایران بهتر تشخیص داده اند خائن كیست.  
آقای موسوی به قرقیزستان نگاه كنید و به رهبر مخالفان حكومت كه شعارش نه برگشتن به گذشته بلكه امید به آینده روشن بود و محل تظاهراتشان نه میدانهای شهر بلكه تسخیر صداوسیما وبه اشغال درآوردن نهادهای امنیتی بود وآنان در عرض یكروز پیروز شدند و ما بعد از گذشت یكسال دم از بازگشت به آرمانهای امام راحل میزنیم و هربار با تكرار این شعار كلیشه ای عده ی زیادی از هواداران جنبش سبز را از دست میدهیم.آقای موسوی شما دربزنگاه تاریخی قرار گرفته اید.اگر اشتباه كنید خون شهیدان و رنج اسیران به پای شما هم نوشته خواهد شد.شما با پای خود وارد این كارزار شده اید و اگریادتان باشد كروبی در مناظره تلویزیونی به شما درباره این روزها هشدار داد و شما گفتید كه من یك مرد انقلابی هستم.آقای موسوی امام مرد.امام هم از نظر جسمی و هم از نظر محبوبیت مرده است.مردم از امام متنفرند.امام یادآور شكنجه،دروغ،كشتن و جنایت،فقروبدبختی و جنگ است.اینقدر از امام دم نزنید.مردم برای امام تره هم خرد نمیكنند.خواست مردم سرنگونی این رژیم جهل و جور و ستم است.اگر این رژیم اصلاح پذیر بود در هشت سال دوران خاتمی اصلاح میشد.و در آخر اگر هدف جنبش سبز بازگشت به آرمانهای امام راحل است من نیستم و شما هم بهتر است در این نكته تامل بفرمائید.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر