تصويري در فضاي مجازي پخش شد كه من تا بحال نديده بودم.در تصوير مذكور امامزاده ي متحركي ديده ميشود كه عده اي مشغول دخيل بستن و رازونياز و پول ريختن به ضريح هستند.توضيح بيشتر لازم نيست و شما ميتوانيد به راحتي به عمق مسئله(فاجعه)پي ببريد.در قرن 21 و در سال 2010در كشوري كه دم از تمدن 2500 ساله و فرهنگ غني ايراني ميكند،مردمي زندگي ميكنند كه با ديدن ضريح و كلمه امام و امامزاده عقل از سرشان ميپرد و شروع به دخيل بستن و شفاعت از امامزاده ميكنند.حكومت اسلامي هر روز دكان هاي امامزاده را افزايش ميدهد و مردم بي خرد و امي كار هر روزشان پول ريختن به اين دخمه هاي دروغين است.مثل كبك سرمان را در برف فرو برده ايم و از آزادي و سكولاريسم و انديشه و تمدن دم ميزنيم غافل از اينكه دوروبرمان پر است از متعصبين بي عقل كه تا نقدي به دين وارد ميشود مرتدت ميخوانند و نجست مينامند.با وجود چنين افراد بي منطق كه تعدادشان كم نيست چطور ميخواهيم بر حكومت دين فروشان غلبه كنيم؟عده زيادي در ايران هستند كه تحت تاثير شانتاژهاي خبري دروغين صداوسيما معترضان در روز عاشورا را محارب و ضد خدا مينامند كه در روز كشته شدن حسين ميرقصيدند!
واي بر ما كه بخاطر چنين افراد كودني جانمان را به خطر انداخته ايم.حيف آزادانديشان ايراني كه جانشان را در كف دستشان گذاشته اند و براي آزادي اين جماعت نادان زجرها ميكشند.عده زيادي از مردم هم كه ميدانند چه خبر هست سكوت را بر اعتراض ترجيح داده اند.وقت ميبرد تا ايران تهران شود.همه كه مثل ما نمي انديشند.اين جماعت لايق احمدي نژاد و بدتر از اوست.مردم سكوت كنيد و به دخمه ها دخيل ببنديد چرا كه هنوز چند صد نفري هستند كه بجاي شما فرياد ميزنند.شما جانتان را به خطر نيندازيد.
اتفاقا منو دوستم امروز داشتیم به این موضوع فکر می کردیم که چرا فقط ایران امامزاده داره!!!
پاسخحذفتعداد بسیار زیادی از مثلا امامزاده های کنونی در واقع آتشکده های دوران ساسانی هستند که بعد از حمله اعراب امکان تخریبشون بوده و مردم محلی اونا رو امامزاده دونستن تا بتونن حفظشون کنن. حالا اینکه این کار رو عمدا کردن یا به مرور زمان خودبخود تغییر مفهوم دادن برای من هم سواله. نشانه بارزش هم اینه که خیلی هاشون در ارتفاعات کوهها هستن (جایی که آتشکده های خاص و میشه گفت دولتی ساخته میشده) و اینکه در تمام فلات ایران پخش هستن و شکل زریح هم دقیقا همون مکانی هست که آتش مقدس توش نگهداری میشه. اگه به آتشکده های یزد رفته باشین میبینین که آتش دقیقا در فضایی مشابه زریح نگهداری میشه و فقط افراد معدودی (نگهبانهای آتش) میتونن داخلش بشن.
پاسخحذفمردم ايران از اين الدنگ بازيها خوششون مياد
پاسخحذفحتي جا داره تعدادامامزادها در هر شهر 10 برابر بشه
نمی دونم تصنیف "نان،آب، آواز" همایون شجریان را گوش دادی یا نه،که آنقدر در اینجا مردم از آب و نان در قحطی اند،که کسی فکر آواز به سرش نمی زنه،و کسی هم که فکر آوازی در سرش نباشه،شوق پروازی برایش نخواهد ماند!حکایت مردم این کشور هم الان همینه...آنقدر در بدبختی و فقر مادی و عقلی نگهشون داشتند که برای گریز از آن یگانه راه رهایی از بدبختی را توسل به ماوراء می دانند.در حالت کلی احترام به امامزاده بنا بر نظر شخصی مشکلی نداره،اما وقتی وسیله به استحمار کشیدن می شه...آن وقت همینی می شه که شما گفتی.
پاسخحذفI think making our people informative about these Emamzadeha and how they have been created,are the first priorities of our duties to enhance their awareness.
پاسخحذفبا سلام.
پاسخحذفنخست اين مردم وكارشون هيچ ربطي به تمدن باستان نداره دوم,اين مردم با مردمان گذشته زمين تا اسمان تفاوت دارند الان دروغگويي ريا ,خيانت در امانت,پستي در مردم زياد شده ,مردمان گذشته كي چنين بودن.
-ارش گرامي ,اين امامزاده ها در واقع بقاياي اجساد كشته شدگان سپاه اعراب در ايران است .نشنيدي ميگن ملتي عجيبي هستيم كه قاتلين پدرانمان را ميپرستيم.
tehroon az khayli dahathaye irani bishtar dargire mazhabe zeshto palasht ast, shoma ziyadi tehran zade hasti. hamin mardome tehrane to boodand ke saale 57 aghaye khaomayni ro roo dast boland kardand va hala ham har rooz be sojdaye rahbareshoon mirand
پاسخحذفموبایل امام زاده!!!!
پاسخحذفshaygan:
پاسخحذفاین موضوع حداقل مال یک سال قبل است، امامزاده سیار نبوده بلکه خریت اون جماعت باعث ایجاد چنین ذهنیتی شده. فکر کنم ضریح یکی از این مفت خورهای عرب رو از قبل ساخته اند و دارند به محل مورد نظر میبرند اما جماعت احمق، جوگیر شده اند.
بر گِـردِ خرافات بگردند چو پرگار
پاسخحذفاین ملت سرگشتهً سرخوردهً زوار
.
امیـد چو بر خود نبـوَد چـاره چه باشـد ؟
بر معجـزه امیــد نـهادند بنـاچار!
چه معجزه ای بهتر ازین بود که شیخـان
بر وهم من و تو بشوند اینهمه پروار
.
در مرگ هم از امتِ خر رشوه بگیرند
تا بلکه مـرادی بدهـد جعـفرِ طیّـار !
لاشه همه پوسیده بگـوری به دل خاک
گردیـده شـفابخشِ دل مردم بیـمار!
.
چرخند و بمـالـند به دورش همه انگشت!
تا بلکه کرامـات ببیـنند ز مُـردار!
.
این یک ز بواسـیر دخیـلی به سـرِ دست
بنـدد به ضریـحی که گره واکُند اینبـار!
.
آن یک ز یبوست به پی حـاجت خویشست
تا رفع کنـد مرده ز کونش همه دشـوار!
.
گویند امامست و دَمِ عیسـو یش زِرط !
صد کور شفا بخشـد و صد درد به یکـبار !
.
گر مُـرده شـفا بخش بوَد از چه سقّط شد؟!
این معجزه گر ریق به رحمت زده زنهـار!
.
ای بس که بشـا شند برین صندق لعنت
از اول هر کوچه و تا هر سر بازار
.
آنروز که بینند همه حیلت و مکرست
صندوق و ضریح و سرِ گلدسته و ابزار !
.
در قرنِ اتـم معجزه اینست برادر
خلقی بنشـانند بدینگـونه سرِ کار!
.
نادانی و مذهب ستم و فقر و جهالت
بر هرکه فتـد بنـد به پایـست و گرفتـار
.
آن شـاه که دزدیـد کُـلَه از سـرِ ملت
خود نیز ندانسـت چه شد حاصل ازین کار!
.
شیـخان همه بـر سـفرهُ مـلت بنشستند
کفتـار صفت پاره کُنندی تنِ مُـردار
.
این یک به تـسا هل به تسـامح بکـند پوست !
وآن گرگ به گلّـه زده درّنـده و خونخـوار
شیـخان همه بـر سـفرهُ مـلت بنشستند
پاسخحذفکفتـار صفت پاره کُنندی تنِ مُـردار
.
این یک به تـسا هل به تسـامح بکـند پوست !
وآن گرگ به گلّـه زده درّنـده و خونخـوار
.
وین یک به کراهـت کَنَـد این گوشت به دندان
وان یک همه لبخـند به لب خسـته ز نشخوار!
.
ای خلق گرفتـار که در دام بلا یی
تا باز کنی چشم شود این همه تکـرار !
.
تا بـر دگران بسـته دخیـلت دل و امیـد
در وهم و خرافات به بنـدی و گـرفتـار!
.
شیـخان و شـهان در پیِ آسایشِ خویشند
مُـردارخورِ ســیر ندارد غمِ اغـیار!
.
تا بـرّه صفت در پی چوپان به چرایـی
آنگـونه رود قصّه و اینگـونه شود کار !
در جواب شمایی که نوشتی وقت میبرد تا ایران تهران شود:
پاسخحذفدر دور اول ریاست جمهوری احمدی نژاد این ابله بالا ترین رای خود رو به نسبت از این مردم کاملاً باشعور تهران گرفت . پس امیدوارم ایران هیچ زمان تهران نشود چون شعور سیاسی در روستاها نیز بالاتر از تهران است
راستي من كامنت قبل را با علم به عدم انتشار فرستادم . همين كه خودت بخواني كافي است ! بقيه پيشكش خودت
پاسخحذفمتاسفم كه مدعيان خردورزي امثال شما باشند !
پاسخحذفتصوير فوق ، ضريح جديدي است كه براي نصب در امامزاده تهيه شده و در حال انتقال به محل امامزاده است . به سبب حجم كوچك و كم سرهم شده و مردم هم به سبب علاقه مشغول دخيل بستن مي باشند . راستي اوج فهم شما همين هست ؟ آيا دخيل بستن روي ضريح هدف است ؟ خير . هدف عرض ارادت به بزرگان دين و شفاعت جويي از آنان نزد خداست . اگر اين را نفهميد همه چيز رنگ بت پرستي مي گيرد . اينجا هم مهم اين است كه اين ضريح روي مقبره بزرگ ديني قرار خواهد گرفت . پس ضريح مهم نيست . شفاعت طلبي مهم است . راستي من پول انداختن رو هم نديدم . اگر ديديد بگيد همه را براي شما ارسال كنم كه محتاج تر هستيد .
اين هم عكس بزرگتر با عنوان واضح تر عنوان و محل امامزاده
پاسخحذفhttp://i37.tinypic.com/etzh3o.jpg
تا كي دروغ ، تا كي فريب ؟!!
پاسخحذفماجراي «امامزاده سيار» در اراك
http://www.tabnak.ir/fa/pages/?cid=26335
http://www.asriran.com/fa/pages/?cid=57514
http://www.jahannews.com/vdciprap.t1aqw2bcct.html
با كي سر دشمني داريد ؟ گيرم كه حقيقت را كشتيد ، با رويش ناگزير نفرت خلق مسلمان چه مي كنيد ؟
عزیز جان این شعر که در سایت شما نوشته شده سرودۀ من است (سـیاوش (محقق)) که اولین بار آن را در بخش کامنتهای
پاسخحذفایـــــن لیـــــنک در سایت اصغرآقا نوشتم >
http://www.asgharagha.com/archives/002015.php
---------------------------------------
بد نبود اگر منبع و اسم نویسنده هم نوشته می شد !
سـیاوش (محقق)
بر گِـردِ خرافات بگردند چو پرگار
این ملت سرگشتهً سرخوردهً زوار
امیـد چو بر خود نبـوَد چـاره چه باشـد ؟
بر معجـزه امیــد نـهادند بنـاچار!
چه معجزه ای بهتر ازین بود که شیخـان
بر وهم من و تو بشوند اینهمه پروار
در مرگ هم از امتِ خر رشوه بگیرند
تا بلکه مـرادی بدهـد جعـفرِ طیّـار !
لاشه همه پوسیده بگـوری به دل خاک
گردیـده شـفابخشِ دل مردم بیـمار!
چرخند و بمـالـند به دورش همه انگشت!
تا بلکه کرامـات ببیـنند ز مُـردار!
این یک ز بواسـیر دخیـلی به سـرِ دست
بنـدد به ضریـحی که گره واکُند اینبـار!
آن یک ز یبوست به پی حـاجت خویشست
تا رفع کنـد مرده ز کونش همه دشـوار!
گویند امامست و دَمِ عیسـو یش زِرط !
صد کور شفا بخشـد و صد درد به یکـبار !
گر مُـرده شـفا بخش بوَد از چه سقّط شد؟!
این معجزه گر ریق به رحمت زده زنهـار!
ای بس که بشـا شند برین صندق لعنت
از اول هر کوچه و تا هر سر بازار
آنروز که بینند همه حیلت و مکرست
صندوق و ضریح و سرِ گلدسته و ابزار !
در قرنِ اتـم معجزه اینست برادر
خلقی بنشـانند بدینگـونه سرِ کار!
نادانی و مذهب ستم و فقر و جهالت
بر هرکه فتـد بنـد به پایـست و گرفتـار
آن شـاه که دزدیـد کُـلَه از سـرِ ملت
خود نیز ندانسـت چه شد حاصل ازین کار!
شیـخان همه بـر سـفرهُ مـلت بنشستند
کفتـار صفت پاره کُنندی تنِ مُـردار
این یک به تـسا هل به تسـامح بکـند پوست !
وآن گرگ به گلّـه زده درّنـده و خونخـوار
وین یک به کراهـت کَنَـد این گوشت به دندان
وان یک همه لبخـند به لب خسـته ز نشخوار!
ای خلق گرفتـار که در دام بلا یی
تا باز کنی چشم شود این همه تکـرار !
تا بـر دگران بسـته دخیـلت دل و امیـد
در وهم و خرافات به بنـدی و گـرفتـار!
شیـخان و شـهان در پیِ آسایشِ خویشند
مُـردارخورِ ســیر ندارد غمِ اغـیار!
تا بـرّه صفت در پی چوپان به چرایـی
آنگـونه رود قصّه و اینگـونه شود کار !
.
سرودۀ سـیاوش ( محقق)
http://siavashnameh.blogspot.com/
عزیز جان این شعر که در سایت شما نوشته شده سرودۀ من است (سـیاوش (محقق)) که اولین بار آن را در بخش کامنتهای
پاسخحذفایـــــن لیـــــنک در سایت اصغرآقا نوشتم >
http://www.asgharagha.com/archives/002015.php
---------------------------------------
بد نبود اگر منبع و اسم نویسنده هم نوشته می شد !
سـیاوش (محقق)
بر گِـردِ خرافات بگردند چو پرگار
این ملت سرگشتهً سرخوردهً زوار
امیـد چو بر خود نبـوَد چـاره چه باشـد ؟
بر معجـزه امیــد نـهادند بنـاچار!
چه معجزه ای بهتر ازین بود که شیخـان
بر وهم من و تو بشوند اینهمه پروار
در مرگ هم از امتِ خر رشوه بگیرند
تا بلکه مـرادی بدهـد جعـفرِ طیّـار !
لاشه همه پوسیده بگـوری به دل خاک
گردیـده شـفابخشِ دل مردم بیـمار!
چرخند و بمـالـند به دورش همه انگشت!
تا بلکه کرامـات ببیـنند ز مُـردار!
این یک ز بواسـیر دخیـلی به سـرِ دست
بنـدد به ضریـحی که گره واکُند اینبـار!
آن یک ز یبوست به پی حـاجت خویشست
تا رفع کنـد مرده ز کونش همه دشـوار!
گویند امامست و دَمِ عیسـو یش زِرط !
صد کور شفا بخشـد و صد درد به یکـبار !
گر مُـرده شـفا بخش بوَد از چه سقّط شد؟!
این معجزه گر ریق به رحمت زده زنهـار!
ای بس که بشـا شند برین صندق لعنت
از اول هر کوچه و تا هر سر بازار
آنروز که بینند همه حیلت و مکرست
صندوق و ضریح و سرِ گلدسته و ابزار !
در قرنِ اتـم معجزه اینست برادر
خلقی بنشـانند بدینگـونه سرِ کار!
نادانی و مذهب ستم و فقر و جهالت
بر هرکه فتـد بنـد به پایـست و گرفتـار
آن شـاه که دزدیـد کُـلَه از سـرِ ملت
خود نیز ندانسـت چه شد حاصل ازین کار!
شیـخان همه بـر سـفرهُ مـلت بنشستند
کفتـار صفت پاره کُنندی تنِ مُـردار
این یک به تـسا هل به تسـامح بکـند پوست !
وآن گرگ به گلّـه زده درّنـده و خونخـوار
وین یک به کراهـت کَنَـد این گوشت به دندان
وان یک همه لبخـند به لب خسـته ز نشخوار!
ای خلق گرفتـار که در دام بلا یی
تا باز کنی چشم شود این همه تکـرار !
تا بـر دگران بسـته دخیـلت دل و امیـد
در وهم و خرافات به بنـدی و گـرفتـار!
شیـخان و شـهان در پیِ آسایشِ خویشند
مُـردارخورِ ســیر ندارد غمِ اغـیار!
تا بـرّه صفت در پی چوپان به چرایـی
آنگـونه رود قصّه و اینگـونه شود کار !
.
سرودۀ سـیاوش ( محقق)
http://siavashnameh.blogspot.com/